گوش کن فریادم
غروب لحظه ها ندا سر دادم
تو سختی های روزگارت پا به پایت استوار ایستادم
شهرِ تمنای دلم آویزه شد با چلچراغ با کهکشان بر هم نزن آبادم
پرنده ام رها شدم تو آسمانِ گفتمان در این زمان و این مکان از این و آن دلشادم
دردم شدی
حدسش بزن از بچّگی
ناقوسِ مرگت را زدی بر طفلکی
آرام باش ای همسفر ای بی خبر قلبم خودی
در کلیه های بی کسی با خنده های بد گمان و عوضی تیرت زدی
بشکن بزن
بر خاطرات مرد و زن
در لاله زار کردگار قلبم رهن
بر دار حجاب از دیده ات سر مستی تو پوستم کفن
با خاک یکسان گشته دل روحم جدا شد از تنم ای هم وطن مُردم نزن
دل سنگم
از تیر تو تا آخرت می لنگم
خسته نشو باز هم بگو می جنگم
با نور حق وقت شفق باکی ندارد مرگم
دنیا پرست ،........پرست ، دیبا پرست دار و ندارت چنگم
گوش کن فریادم –دردم شدی –بشکن بزن –جانم بزن دل سنگم
ابداعی جدید از :
جاسم ثعلبی (حسّانی) 29/11/1392
:: برچسبها:
گوش کن فریادم : شعر در قالب هرم (4 هرمی مختلف القافیه) ,
:: بازدید از این مطلب : 1693
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0